تیمور آقامحمدی بعد از رمان «رونی یک پیانو قورت داده» که به زندگی یک دختر ۱۴ ساله پُر شَروشور پرداخته و در ۱۳۹۸ منتشر شده، حالا در رمان «تو خواب میکائیل هستی» سعی کرده است وارد زندگی یک پسر ۱۵ ساله شود.
بعد از رونی، خیلی مشتاق بودم ببینم آقامحمدی در گام بعدی چه برگی برای مخاطبانش رو خواهد کرد. بعد از انتشار و توزیع آن، کتاب را تهیه کردم و در یک بعدازظهر غرق آن شدم. باید بگویم نهتنها نویسنده استانداردهایی را که در رمان قبلی خود برای مخاطب ترسیم کرده بود حفظ کرده، بلکه گامهایی نیز از آن پیش افتاده است. دوست دارم دریافتهای خودم را با شما در میان بگذارم.
یک. رونی و میکائیل را میتوان دوقلوی داستانی به حساب آورد. همانقدر که رونی، رمانی است دخترانه، میکائیل هم اثری است پسرانه. هر دو از نسل امروزند و مدام در تلاش برای حرکت و زندگی. هر دو میکوشند روی پاهای خود بایستند و از پس زندگی برآیند. آنها میخواهند قبل از اینکه آدمهای پسندیدهای برای اطرافیان و جامعه باشند، کسانی باشند که به سمت فهم پیچیدگیهای زندگی قدم برمیدارند: جدی، قوی و شجاع.
دو. میکائیل پسری است که شیفته دختری به نام آوا میشود؛ اما این تمام ماجرا نیست. او برای اینکه خودش را در حد و اندازه او ببیند، از یک پسر با سلایق و دغدغههای سطحی عبور کرده به درجهای میرسد که معیارهای بالاتری دارد برای زندگی و تلاش. من این اثر را یک عاشقانه پاک میبینم که معصومیت را در اولویت خود قرار میدهد. در پایان، دیدار میکائیل و آوا به فرصتی مناسبتر (پس از کنکور) موکول میشود. احساسات عاشقانه این داستان، دوستداشتنی و منزه از خطاست؛ بهطوری که میتوان با خیال راحت آن را به نوجوانان توصیه کرد تا تفاوت عشق و روابط نادرست را درک کنند و به سوی بهترشدن گام بردارند.
سه. یکی از موتورهای محرک «تو خواب میکائیل هستی» رفتن به سمت رؤیاهای زندگی است. درونمایه مهم این رمان، نظر کردن به خواستهای قلبی هر کسی است تا روزی نرسد که برای نرفتن به دنبال رؤیاهای شخصی، ناگزیر انگشت حسرت به دندان بگزد. پدر، مادر و دایی بنا به مصالحی خودشان را از رسیدن به آن رؤیاها محروم کردهاند؛ حالا که میکائیل در نقطه مهم زندگیاش قرار گرفته، نهتنها نمیخواهد شبیه آنها باشد، بلکه تلاش میکند بزرگترها را هم در نیل به رؤیاهای خود کمک کند.
چهار. اگر عاشق ادبیات و موسیقی هستید، این رمان پیشنهاد مناسبی برای شماست. در هر فصل و صفحه صدای موسیقیهای زیبای کلاسیک ایرانی و خارجی را میشنوید و بوی ادبیات حرفهای را استشمام میکنید. میکائیل هم شبیه شخصیتهای رمان رونی درمییابد که مطالعه هر کتاب، سن خاص خودش را دارد و نباید برای خواندن کتابهای بزرگسال عجله کرد؛ بالاخره زمان مناسبش فرا خواهد رسید. میکائیل در مسیر تکاملی خود به نقطهای میرسد که بهخاطر داشتن و مطالعه کتابهای سطحی و بازاری شرمسار میشود و یک شب آنها را یکییکی از پنجره خانه به بیرون پرتاب میکند.
پنج. پرداختن به جهانهای موازی برای پیشبرد قصه به جذابیتهای متن کمک بزرگی کرده است. میکائیل در یک روز، گذشته و آینده خود را میبیند که به کمکش آمدهاند؛ چراکه او به توصیه سردار همیشه فاتح ایرانی، رؤیای خود را با تمام وجود میخواهد؛ بنابراین در رسیدن به آن هیچوقت تنها نیست. این شگرد ارزشمندی است که میتواند انگیزهبخش نوجوانان باشد.
شش. یکی از ویژگیهای مهم داستانهای نوجوان این نویسنده، نزدیکشدن به آدمهایی است که از جنس امروزند؛ او تلاش میکند با شناخت شخصیتهای چندبُعدی امروزی، روایتی از زندگی آنها بدهد که به واقعیت نزدیکتر است. آنقدر فضاها و دیالوگها تر و تازهاند که احساس غریبگی و کهنگی در کتاب به چشم نمیخورد.
هفت. هرچند حوزه داستان نوجوان ایرانی نویسندگان ارزشمند و قدری دارد؛ اما متأسفانه تعداد آنها و آثار تولیدیشان کم است و بازار نشر را آثار نازل فارسی پر کرده. محاصره داستانهای ترجمه که جای نفسکشیدن برای داستان فارسی نگذاشته هم از دیگر مشکلات است. در این شرایط میتوان رمان «تو خواب میکائیل هستی» نوشته تیمور آقامحمدی را جزو کتابهای مهم، جدی و تأملبرانگیز این حوزه بهشمار آورد. امیدوارم توجه و بهادادن به این دسته از کتابها بتواند صدای نویسندگان آن را به گوش مخاطبان ایرانی برساند.