در محدوده بازار سیرجان دو زندگی جریان دارد؛ یکی زندگی روی خیابان بازار که مملو از تحرک، پویایی، رنگ و نور است و دیگری زندگی محوطه پشت بازار است؛ خاکی، فرسوده، فاقد روشنایی و در برخی مواقع امنیت. اگر گذارتان به محوطه پشت بازار سیرجان افتاده باشد با خانه هایی اکثراً قدیمی روبرو شده اید که هر کدام بیش از نیم قرن از زندگی شان می گذرد. خانه هایی که منتظر یک تلنگرند تا بر سر صاحبانشان فرو بریزند، صاحبانی که عمدتا تبعه افغانستان و مستاجر هستند، چرا که مالکان اصلی این خانه ها یا به آن ها احتیاجی نداشته و به حال خود رهایش کردهاند آیا دیده از دنیا فرو بسته اند و این خانه ها بین وارث بلاتکلیف مانده اند. برخی ها قفل های سنگینی بر در شان خورده و از آن ها استفاده نمی شود و برخی دیگر در اجاره تبعه افغانستان هستند که هرکدام با چند سر عائله در آن ها روز خود را به شب می رسانند.
خانه در طرح قرار دارد، کاری نمی توانیم بکنیم
در محدوده بافت فرسوده پشت بازار سیرجان قدم می زنم، در حالی که تابش مستقیم آفتاب بعد از ظهر روزهای آخر تیر ماه تشنگی را به کام تک تک خشت ها و آجرهای این خانه های فرسوده چکانده است. کوچه ها چیزی فراتر از خاکی هستند. خاک در این کوچهها تلمبار شده است و با هر قدمی که برمی دارم کفش هایم غرق در خاک می شوند. کوچه هایی که بعضی از آن ها به زحمت یک ماشین را از خود عبور می دهند بس که کوچک و باریک هستند. در محوطه خاکی وسط این بافت فرسوده چند پسر بچه کوچک مشغول بازی هستند. صاحبب یک مغازه خیلی کوچک هم کیسههای مملو از پنبه را بیرون میآورد تا کار خود را شروع کند. در برخی از کوچه ها بعضا ماشین های مدل بالا پارک شده، مانده ام چطور اطمینان می کنند و ماشین هایشان را در این محوطه پارک می کنند بی دغدغه آن که مبادا آسیبی به آن برسد.
در فکر صحبت با اهالی هستم. آقایی در سبز رنگ خانه ای را باز میکند و از آن بیرون میآید. خانه آنقدر قدیمی است که درب آن چند وجبی پایینتر از سطح معمولی کوچه است. به سراغش می روم تا از وضعیت خانه قدیمی شان بپرسم. اسدی میگوید: خانه ارث مادر بزرگم است و فعلاً بین وارث بلاتکلیف مانده. بالای ۵۰ سال قدمت دارد. از او می پرسم: شهرداری برای خرید این ملک و یا بهسازی آن به سراغ شما نیامده؟ می گوید: زمان شهردار های قبلی، چند سال پیش یک سری آمدند بعضی از خانه ها را خریدند ولی بعد از آن دیگر اقدامی نکردند. می گویم خودتان هم برای بازسازی اقدامی انجام نداده اید؟ پاسخ می دهد: خانه توی طرح شهرداری است و ما نمیتوانیم کاری انجام دهیم. کسی سراغ ما نیامده، ما هم نرفتیم. خانه بین وارث است و کسی اقدام نکرده. شاید یک نفر از وارثان باید آن را از بقیه بخرد و منتظر بماند که شهرداری هم بیاید ملک را از او بخرد. فعلا نمیتوانیم کاری انجام دهیم. عجله دارد و می رود. به راهم ادامه می دهم. وخامت حال فضای بافت فرسوده پشت بازار چیزی فراتر از تصور است. قسمتی از آن تبدیل شده به محل نگهداری سطل های زباله شهرداری، یک قسمت را بلوک چیده بودند و آقایی در حال بار زدن بخشی از این بلوک ها داخل ماشین سمندش است. روی دیوار ها هر کسی چیزی نوشته: "پارک مساوی پنجری"، "عاشقت بودم ولی یادت نموند" انگار این محوطه برای خودش دنیای جداگانه ای دارد. خانمی از تبعه افغانستان است و از خرید برگشته، به سراغش می روم که با او صحبت کنم. نمی دانم چرا، اما از ظاهرش پیداست که ترسیده. می گوید من اهل این محله نیستم و خداحافظی میکند. اما چند خانه آن طرف تر در را باز می کند و داخل می شود.
شهرداری به این منطقه اهمیتی نمی دهد
در همین حین ماشین پرایدی نگه میدارد و سه خانم از آن پیاده میشوند. آن ها هم تبعه افغانستان هستند. به سراغشان می روم تا با آن ها صحبت کنم. اجازه می خواهند که عمویشان برای صحبت بیاید. کمی منتظر می مانم. از عمویشان در خصوص وضعیت زندگی در این خانه های فرسوده میپرسم. بچههای قد و نیم قد در دالان خانه از سر و کول هم بالا می روند. در خانه را کمی پیش می کند تا بتواند راحت تر صحبت کند.
اول از کوچه های خاکی گلایه میکند و میگوید: خیلی وقت است که اینجا خاکی است. شهرداری کاری نمیکند، اهمیت نمی دهد. اگر هم باران بیاید کوچه پر از گل می شود و نمی توانیم تردد کنیم. کوچه بالاتر را کمی خاک ریخته اند ولی هنوز از آسفالت خبری نیست. او که فامیلش کوت مال خیل است اضافه میکند: پشت خانه ما یک محوطه خاکی بزرگ است. روزها دستفروشها اینجا بساط می کنند. خیلی شلوغ می شود. شهرداری هم برای ساماندهی هیچ اقدامی انجام نداده. از او می پرسم برای ترمیم بافت فرسوده شهری آیا از سوی شهرداری کاری انجام شده؟ میگوید: گفتند میخواهد اینجا بازار شود. اخیرا هم یکسری چاه حفر کرده اند ولی هنوز اقدامی نشده. شاید تا چند سال دیگر اینجا کلا خراب شود اما تا بخواهند این جا را بسازند خیلی طول می کشد. کوت مال خیل در خصوص امنیت منطقه پشت بازار اضافه میکند: اینجا اصلا روشنایی ندارد. امنیت هم قبلا بهتر بود ولی الان خراب شده. چند وقت قبل دزد یکی از خانه های پشت مسجد را زد و نتوانستند طرف را بگیرند. همین چند روز پیش هم دزد سراغ ماشین یکی از اهالی رفته بود. از نظر وضعیت خانه ها هم، همه قدیمی هستند که زندگی در آن ها سخت است. کاش مسئولان شهرداری فکری به حال بافت فرسوده پشت بازار می کردند.
شهرداری به تنهایی نمی تواند تامین اعتبار کند
به سراغ مسئول بافت فرسوده شهرداری می روم تا در جریان روند اقدامات شهرداری برای ساماندهی به این منطقه از شهر قرار بگیرم. وی می گوید: حدود یک و نیم سال قبل طرح توسعه بازار را ارائه کردیم که تقریباً ۸۰ درصد کار آن انجام شده، تاییدیه میراث را هم گرفته ایم. این طرح قرار است در دو فاز انجام شود؛ یکی توسعه راسته بازار و دیگری هم بهسازی بافت فرسوده. از نظر طرح، مانعی پیش روی ما نیست؛ مشکل اصلی که همه جا وجود دارد بحث مالی است و تملک هایی که دارد انجام می شود. این ها احتمال دارد مشکلاتی را ایجاد کنند. مسئول بافت فرسوده شهرداری اضافه می کند: یک بحث این است که این خانه ها معمولا بین وارثان هستند و تعداد آن ها زیاد است، یکی کنار میآید یکی کنار نمی آید. از طرفی هم چون تعدادشان زیاد است قید و بندی ندارند که دنبال کار باشند. مثلاً یک خانه به 30 و یا ۵۰ وارث رسیده، اگر بخواهند خانه را بین خودشان تقسیم کنند شاید نفری یک میلیون به آن ها برسد. بنابراین شاید خیلی راغب نباشند دنبال کار را بگیرند.
وی در خصوص تملک زمین های بافت فرسوده پشت بازار می گوید: تمامی این خانه ها اگر بخواهد تملک شود هزینه سنگینی دارد که به تنهایی از عهده شهرداری بر نمی آید. میراث هم هیچ کمکی در این قضیه نمی کند. طبق برآوردی که داشتیم شاید نزدیک ۳۰ میلیارد تومان هزینه تملک این خانه ها شود. با این حال غافل نشدیم، طرح را ارائه دادیم و کمکم به سراغ آن می رویم. از او می پرسم بحث مالی که همیشه وجود دارد. شهرداری کی میخواهد وارد عمل شود؟ پاسخ می دهد: طرح ما توسعه راسته بازارهای سیرجان تا خیابان ۱۷ شهریور است. حتی در خصوص دریافت یک زمین از اداره اوقاف صحبت کردیم که جنب مدرسه شاهد است. حتی برای این محدوده، شب بازاری هم در نظر گرفته شده ولی اولویت اول ما فعلاً توسعه خود راسته بازارها است. میگویم تا راسته بازارها بخواهد توسعه پیدا کند مردمی که در این بافت های فرسوده به سر میبرند و رنج زندگی در این خانهها را تحمل می کنند چه کنند با ناامنی و مشکلات عدیده ای که به سراغشان می آید؟ پاسخ میدهد: قبول دارم مشکل امنیت، فرسوده بودن بافت خانه ها و... همه وجود دارد اما در حال حاضر داریم این مناطق را حفاری میکنیم. این یک طرح آزمایش مکانیک خاک است برای فونداسیون. همین آزمایش ها تا الان بالغ بر ۳۰ میلیون تومان برای ما هزینه داشته. اگر میراث اذیت نکند طرح اولیه راسته بازارها طرح خوبی است. با مالکان هم توافق اولیه کردهایم اما برای فضاسازی بافتفرسوده فعلاً نمیتوانیم کاری انجام دهیم. یک چیزی به شما بگویم، تا زمانی نوسازی انجام نشود نمیتوان چیزی گفت. ضمن اینکه همه مسئولان باید کمک کنند این قضیه جمع شود. میراث، شهرداری، شورا و...
رسیدگی به بافت فرسوده پشت بازار اولویت اول مسئولان نیست
مسئول بافت فرسوده شهرداری به هزینه بالای تملک خانهها اشاره میکند و میگوید: مثلاً یکی از خانه ها که روبروی مسجد اعظم و ۲۰۰ متر است مربوط به یک معلم است و می گوید من چند میلیارد تومان می خواهم تا خانه را به شما بفروشم، خب برای شهرداری سخت است نمیتواند پرداخت کند. باید یک الزام وجود داشته باشد، باید یک مهلت مقرر شود تا این شخص راضی شود یا حداقل در حساب شهرداری باید یک حداقل مبلغی وجود داشته باشد که مثلا اگر این فرد تمکین نکردن از طریق دادگاه اقدام کنیم ولی نیست. وی اضافه میکند: راستش را بخواهید اولویت اجرای طرح، راسته بازار است و هنوز چیزی مشخص نشده که برای تملک این محدوده بتوانند فراخوان داد و اقدامی انجام داد. میگویم آخرش کی قرار است این اتفاق بیفتد؟ پاسخ میدهد: این را از من نپرسید، از شورا و شهردار و بقیه مسئولان بپرسید. اگر پول باشد خیلی کارها می شود انجام داد. باید تأمین اعتبار شود و مسئله این است که واقعاً این طرح از عهده شهرداری به تنهایی بر نمی آید.
وی اضافه میکند: اینجا حریم بازار است، میراث هم باید جلو بیاید. قانون جدید در خصوص بناهای تاریخی وظیفه اصلی را بر عهده راه و شهرسازی و میراث گذاشته و شهرداری هم باید کمک کند. همه باید اعتبار بگیرند. کرمان باید به میراث سیرجان اهمیت بدهد که نمی دهد. اصلا میراث ایران را به رسمیت نمی شناسد. مجدداً می پرسم پس این طرح کی قرار است اجرایی شود؟ میگوید: طرح یخدان ها، امامزاده احمد، آموزش و پرورش و... همه را داده ایم. اگر بنا به طرح باشد که همه این ها در حال طراحی هستند ولی فقط روی کاغذ. اگر تصمیمی گرفته شود که ظرف دو سال مثلاً این بناها ساخته شود به میراث و بقیه مسئولان هم باید الزام شود که کمک کنند. مشکل ما اعتبار است. حداقل ۳۰ میلیارد تومان برای این بافت فرسوده اعتبار لازم است، این تازه غیر از مراحل اجرایی است. گل گهر الان چقدر درامد دارد؟ اما کمک نمیکند. می گویم خب شهردار از شرکت هایی مثل گلگهر کمک بخواهد. پاسخ میدهد: این مسئله باید برای همه اهمیت پیدا کند. شهرداری وقتی کلا ۱۴۰ میلیارد تومان بودجه دارد نمیتواند 30 میلیارد تومان برای این کار کنار بگذارد، اصلا ندارد که بگذارد. مدیریت شهری باید از استان کمک بگیرد و همه نهادها را درگیر کند برای تملک. مثلاً همین خانم که گفتم مالک است، شهرداری میگوید من انقدر دغدغه دارم که نمی توانم راه بیفتم دنبال این خانم و امثال آن در دادگاه. مسئول بافت فرسوده شهرداری خاطرنشان می کند: همه می خواهند کاری کنند ولی اولویت ها جای دیگر است. مشکل است به زودی اینجا اتفاقی بیفتد و بافت فرسوده ترمیم شود. همین که بتوانیم کار راسته بازارها را اجرایی کنیم خیلی است. مشکلات قابل حل هستند به شرطی که همه وارد کار شوند و اولویت اول را به این کار اختصاص بدهند. باید ضرورت اجرای طرح به تصویب مدیریت شهری برسد تا بتوان بعد از آن اقدامی انجام داد.
میراث اعتباری برای تملک ندارد
علیرغم تماسهای مکرر موفق نمی شوم با رئیس شورای شهر پیرامون اقدامات انجام شده برای بهسازی بافت فرسوده پشت بازار صحبت کنم. به سراغ رئیس اداره میراث فرهنگی شهرستان میروم. وی در خصوص این طرح می گوید: شهرداری قراردادی با یک مشاور طرح بسته و میراث استان را تایید کرده و ۸۰ درصد کار انجام شده برای تعیین حریم بافت فرسوده سیرجان و مشاور دارد روی آن کار می کند. می گویم مسئول بافت فرسوده شهرداری هم همین را میگوید اما در بازدیدی از بافت فرسوده پشت بازار انجام شد تنها اقدام عملی که مشاهده می شود حفر چند چاه برای آزمایش خاک است و کار دیگری در این خصوص انجام نشده. کی قرار است اقدامات عملی در این زمینه نتیجه بدهد؟ می گوید یک سری ضوابط و شرایط وجود دارد که بر اساس نظر میراث، مشاور آن را در نقشه مشخص می کند اما محدود هنوز مشخص نشده که بتوان بر اساس آن اقداماتی انجام داد. قسمت هایی از بافت فرسوده که شرایط نامناسبی دارند در طرح توسعه بازار دیده می شوند و فردی که در این محدود ملک دارد می تواند به سراغ شهرداری برود، حالا خودش تصمیم میگیرد که ملکش را ترمیم کند یا بفروشد. قانع نمی شوم و مجدداً می پرسم: این ها پاسخ سوال من نیست. برای بهبود وضعیت بافت فرسوده منطقه پشت بازارچه اقدامی انجام شده و یا چه طرحی برای آن در دست اقدام دارید؟ می گوید: باید ضوابط مشخص شود چرا که ضوابط برخی اجازه ها را نمیدهد. لذا تا زمانی که مشاور طرح خود را ارائه ندهد نمی توانیم کار عملی انجام دهیم. میگویم شهرداری برای تامین اعتبار از میراث و دیگر مسئولان هم کمک خواسته در این راستا چه می گویید؟ پاسخ می دهد: میراث اعتباری ندارد که برای تملک کمک کند. شهرداری باید خودش تملک را انجام دهد، قانون هم همین است. چرا که کل زمین های آن منطقه دست شهرداری است. وظیفه میراث هم مشخص است. در بحث اعتبار ما نمی توانیم وارد شویم. ظاهرا میراث هم مثل شهرداری، در زمینه اقدامات عملی برای بهسازی بافت فرسوده پشت بازار حرف دندان گیری ندارد که بزند.
آنچه از گفتههای مسئول بافت فرسوده شهرداری و رییس میراث برمیآید ظاهراً قرار نیست به این زودی ها فضای فرسوده پشت بازار سیرجان رنگ تازه ای به خود بگیرد. چیزی که در سیرجان فراوان است پروژه های نیمه کاره و پروژههایی است که واقعا نیاز به اقدام عملی دارند و چیزی که متاسفانه در شهر یافت نمیشود همت، تلاش و دغدغه واقعی برای به ثمر رساندن این پروژه ها است. این میان مثل همیشه مردم هستند که متضرر میشوند. آن هایی که در این خانه های فرسوده آن هم به صورت اجاره ای روز خود را به سختی به شب می رسانند، فرزندانشان میان کوچه های خاکی این محدوده با سر و رویی خاکی بزرگ می شوند و آرزوهایشان لابلای آجرها و خشت های نیمه شکسته این خانه های قدیمی می میرد، اما کسی به فکر آنها نیست. و علاوه بر رنجی که این مردم متحمل می شوند، وجود این بافت فرسوده چهره نازیبایی به یکی از قدیمی ترین مناطق شهر سیرجان می دهد که اگر یک ترمیم و بازسازی اساسی در آن انجام می شد چه بسا میتوانست معرف قدمت، تاریخ و فرهنگ شهرمان باشد.