جمعه 2 آبان 1404 | Friday 24 October 2025

در دل مزارع قائنات، «حسین آقا» با دستانی که قصه‌ی چند نسل زعفران‌کاری را در خطوطشان دارند، گلبرگ‌های بنفش را با وسواسی دقیق می‌چیند. رنگ بنفش گلبرگ‎ها، چشم را نوازش می‎دهد و عطر دل‎انگیزش، گرمی سفره‎های ایرانی را به خاطر می‎آورد. محصول او، «طلای سرخ»، خالص‌ترین و باکیفیت‌ترین زعفران منطقه است؛ کیفیتی که میراث نیاکان اوست. طلایی که به زندگی رنگ می‎بخشد و در کنار برنج سفید شالیزارهای شمال، رنگین کمانی از عشق می‎سازد. همزمان، هزاران کیلومتر آن‌طرف‌تر؛ یک سرآشپز در برلین، با چند کلیک ساده در گوشی هوشمندش، زعفرانی با بسته‌بندی شیک و شناسنامه‌ی دیجیتال از برندی اسپانیایی سفارش می‌دهد. آن برند اسپانیایی، به احتمال زیاد، زعفرانش را به صورت فله از امثال حسین آقا خریده اما با نام و برند خودش در جهان توزیع کرده است. این تراژدیِ تکراریِ اقتصاد ماست: کیفیتی بی‌نظیر که در غبار بی‌نام و نشانی گم می‌شود. اما اگر به حسین آقا بگوییم ابزاری وجود دارد که می‌تواند زبان بازار برلین را برای او «ترجمه» کند، سلیقه‌ی سرآشپز آلمانی را «پیش‌بینی» کند و داستانِ دست‌های پینه‌بسته‌ی او را به «جذاب‌ترین شکل ممکن» برای دنیا روایت کند، چه؟ این ابزار، دیگر یک رویای علمی-تخیلی نیست؛ «هوش مصنوعی» بخش جدایی ناپذیر زندگی‎های امروز شده و صنعت را همراهی می‎کند. گزارش پیش رو، داستان تلاشی است برای صدور شناسنامه‌ای دیجیتال و هوشمند برای تولید ملی.

 

کارگاه سنتی، بازار دیجیتال؛ نبردی با زبان ناآشنا

مشکل حسین آقا، مشکل هزاران تولیدکننده‌ی باکیفیت اما گمنام ایرانی است. آن‌ها به زبان «کیفیت» مسلط‌اند، اما بازار جهانی امروز به زبان «داده» سخن می‌گوید. بازار جهانی محصولی را می‎بیند که از دروازه تکنولوژی روز عبور کرده باشد. برای درک عمیق‌تر این شکاف، به سراغ دکتر حسین کاظمی، رئیس پارک علم و فناوری کرمان رفتیم. پارکی که یکی از رسالت‌های اصلی‌اش، کمک به صنایع سنتی برای ورود به دنیای مدرن است. او با اشاره به انبوهی از محصولات باکیفیت منطقه‌ای که هرگز به جایگاه واقعی خود نمی‌رسند، می‌گوید: «ما با پدیده‌ای به نام "جزایر کیفیتی" روبرو هستیم. یک تولیدکننده‌ی پسته در سیرجان یا یک گلاب‌گیر در کاشان، بهترین محصول دنیا را تولید می‌کند، اما ابزار لازم برای عرضه‌ی جهانی آن را ندارد. او نمی‌داند که مثلاً مصرف‌کننده‌ی ژاپنی به بسته‌بندی مینیمال علاقه دارد یا مشتری کانادایی به دنبال گواهی‌های ارگانیک است. سلیقه مشتری را در آن سوی مرزها نمی‎شناسد. این‌ها اطلاعاتی است که در حجم عظیمی از داده در اینترنت وجود دارد و استخراج آن کار یک نفر نیست»

دکتر کاظمی معتقد است این شکاف، دقیقا همان نقطه‌ای است که تکنولوژی باید به کمک سنت بیاید. او ادامه می‌دهد: «وظیفه‌ی ما در پارک‌های علم و فناوری، ساختن پل روی همین دره است. ما نمی‌توانیم از یک تولیدکننده‌ی سنتی انتظار داشته باشیم که تحلیلگر داده شود، اما می‌توانیم ابزاری در اختیارش بگذاریم که این تحلیل را برای او انجام دهد. هوش مصنوعی، امروز همان مترجم حرفه‌ای است که می‌تواند زبان پیچیده‌ی بازار جهانی را به زبان ساده و قابل فهم برای تولیدکننده‌ی داخلی برگرداند، به نحوی که بتواند از بازار خارجی بهترین بهره را برای عرضه محصول خود ببرد.»

 

مغزِ دیجیتال، دستیارِ تولیدکننده؛ هوش مصنوعی چه می‌کند؟

اما این «مترجم» یا «دستیار هوشمند» در عمل چگونه کار می‌کند؟ این سوالی است که از دکتر محمدصادق حاج‎محمدی دکترای کامپیوتر و استاد دانشگاه آزاد واحد سیرجان پرسیدیم. او به جای استفاده از اصطلاحات پیچیده، کاربردهای عملی هوش مصنوعی برای تولید ملی را در چند مثال ساده خلاصه می‌کند: «فرض کنید شما همان تولیدکننده‌ی زعفران هستید. یک سامانه‌ی هوش مصنوعی می‌تواند با تحلیل میلیون‌ها تصویر در شبکه‌های اجتماعی و فروشگاه‌های آنلاین، به شما بگوید که در حال حاضر، جذاب‌ترین طراحی بسته‌بندی برای زعفران در بازار اروپا چیست. یا می‌تواند با تحلیل نظرات مشتریان، کلیدواژه‌هایی را استخراج کند که اگر در توضیحات محصولتان به کار ببرید، فروش شما را چند برابر می‌کند. این یعنی بازاریابی مبتنی بر داده، نه حدس و گمان و این بازاریابی اصولی می‎تواند شما را به برندسازی محصول و در نهایت تسلط بر بازارهای جهانی سوق دهد.»

دکتر حاج‎محمدی به کاربردهای پیشرفته‌تری نیز اشاره و عنوان می‎کند: «فراتر از این، هوش مصنوعی می‌تواند در کنترل کیفیت به کار رود. یک سیستم بینایی ماشین می‌تواند با گرفتن یک عکس مناسب و حرفه‎ای از زعفران، درجه‌ی خلوص و کیفیت آن را تشخیص داده و یک گواهی دیجیتال غیرقابل تقلب برایش صادر کند. این کار، برندهای متقلب را حذف و اعتماد را به نام "ساخت ایران" بازمی‌گرداند. حتی در بخش فروش، الگوریتم‌های هوشمند می‌توانند با تحلیل داده‌های گمرکی و تجاری، بهترین خریداران بالقوه را در سراسر جهان شناسایی کرده و به تولیدکننده معرفی کنند. این یعنی تبدیل بازاریابی سنتی و پرهزینه به یک فرآیند هوشمند و هدفمند. تولید کننده ایرانی اگر این بازاریابی مدرن را بیاموزد می‎تواند رکود فروش محصول خود را به رونق صادرات تبدیل کند.»

 

از کدنویسی تا اعتماد؛ چالش‌های پیش روی ازدواج سنت و تکنولوژی

با وجود تمام این قابلیت‌های شگفت‌انگیز، مسیر پیوند هوش مصنوعی با تولید ملی، مسیری هموار نیست. بزرگترین چالش، نه فنی، که فرهنگی است. بسیاری از تولیدکنندگان سنتی، با این فضا بیگانه‌اند و به آن اعتماد ندارند. از سوی دیگر، متخصصان هوش مصنوعی نیز اغلب در فضای آکادمیک و تئوری محبوس مانده و با نیازهای واقعی صنعت آشنا نیستند. دکتر حاج‎محمدی این چالش را «چالش ترجمه‌ی دوطرفه» می‌نامد: «همانطور که تولیدکننده زبان داده را نمی‌فهمد، بسیاری از نخبگان تکنولوژی ما هم زبان صنعت و تولید را بلد نیستند. رسالت مجموعه‌هایی مثل ما، ایجاد یک زبان مشترک است. ما باید با برگزاری دوره‌های آموزشی ساده برای صنعتگران و همزمان، با تعریف پروژه‌های کاربردی و واقعی برای شرکت‌های دانش‌بنیان، این دو دنیا را به هم نزدیک کنیم. پیوند این دو دنیا قطعا دروازه بازارهای جهانی را به سوی تولیدکنندگان داخلی خواهد گشود.»

از سوی دیگر، دکتر حاج‎محمدی به نقش دانشگاه‌ها و دولت اشاره می‌کند: «دانشگاه‌های ما باید از تولید صرفِ مقاله به سمت تولید "محصول" حرکت کنند. ما به پلتفرم‌های هوش مصنوعیِ ساده، ارزان و بومی‌سازی‌شده نیاز داریم که یک تولیدکننده با کمترین دانش فنی بتواند از آن استفاده کند. دولت نیز می‌تواند با ارائه‌ی تسهیلات به صنایعی که به سمت هوشمندسازی حرکت می‌کنند، این فرآیند را تسریع کند. این یک سرمایه‌گذاری برای آینده است، نه هزینه»

 

هوش مصنوعی در خدمت صادرات محصول داخلی

محمدحسین محمودی یکی از تولیدکنندگان و صادرکنندگان موفق گلیم شیرکی‎پیچ در سیرجان است. او به تازگی مجموعه تولیدی خود را با هوش مصنوعی آشنا کرده و درباره نتایج آن می‎گوید: «خوشبختانه مجموعه تولیدی ما با بیش از 20 بافنده توانسته جایگاه خوبی در بازارهای جهانی پیدا کند و گلیم سیرجان مشتری خود را در کشورهای خارجی دارد. جدیدا سعی کردیم از تکنولوژی هوش مصنوعی برای بازاریابی بهتر و شناخت سلیقه مشتریان در کشورهای هدف استفاده کنیم تا بافنده‎های ما؛ گلیم مورد نظر این مشتریان را با همین تحلیل‎های هوش مصنوعی تولید کنند. استفاده از این بستر به رونق تولید و صادرات ما کمک کرده است.»

دوباره به حسین آقا در مزرعه‌اش فکر کنیم. او نماد «اصالت» و «کیفیت» تولید ایرانی است؛ گنجی که سال‌هاست در اختیار داریم. هوش مصنوعی نیز ابزار قدرتمند دوران ماست. داستان امروز، داستان انتخاب بین این دو نیست؛ داستان «پیوند» این دو است. هوش مصنوعی قرار نیست جای دست‌های پینه‌بسته‌ی حسین آقا را بگیرد، بلکه قرار است تریبونی جهانی برای روایت قصه‌ی آن دست‌ها باشد. همان‎طور که آقای محمودی از این تریبون به خوبی بهره برده و به صادرات بیشتر دست پیدا کرده است. اگر این پیوند به درستی شکل بگیرد، دیگر نیازی نیست که کیفیت محصول ایرانی پشت نام‌های خارجی پنهان شود. آن روز، الگوریتم‌ها به خدمت غیرت و هنر ایرانی درخواهند آمد تا «ساخت ایران» نه فقط یک برچسب، که یک «شناسنامه‌ی معتبر و هوشمند» در بازارهای جهانی باشد؛ شناسنامه‌ای که هم اصالت دیروز را در خود دارد و هم هوشمندی فردا را.

 

 

تمامی حقوق متعلق به پایگاه خبری پیام اردیبهشت میباشد.

طراحی و اجرا : گروه زند

Template Design:Dima Group