یکی از مسئلهها و دغدغههای مهم این روزهای جامعه، مسئله فرزندآوری و در کنار آن فرزند پروری است. این روزها خانوادههای کمتری تمایل به فرزندآوری دارند و اگر هم به این کار اقدام کنند در نهایت به داشتن یک فرزند بسنده خواهند کرد. نرخ خام ولادت با کاهش 7 درصدی نسبت به سال 1403 همراه بوده و جامعه و مسئولان را با این چالش روبرو کرد که قرار است برای آینده جمعیتی ایران چه اتفاقی بیفتد؟ جمعیتی که جوان نخواهد بود و برای رسیدگی به سالمندان این جمعیت، مشکلاتی پیش خواهد آمد. مشکلاتی که ناشی از عدم تمایل زوجین در به دنیا آوردن فرزند و پرورش آن برای سالهای آینده است.
بنگاه امن اقتصادی و بنگاه امن روانی؛ دو بال فرزندآوری
رضا امجدیفر مشاور و روانشناس؛ مؤلفههای متعددی را برای ترس والدین از فرزندآوری ذکر میکند «نخستین مولفه، پایگاه امن اقتصادی است. زمانی که خانوادهای پایگاه امن اقتصادی نداشته باشد هر چقدر هم که تبلیغات مناسبی برای فرزندآوری در جامعه ایجاد شود، روی آنها اثر نخواهد داشت. چرا که این افراد با دغدغههای فراوان مالی و اقتصادی که دارند هیچ وقت نمیتوانند به فرزندآوری فکر کنند به اصطلاح؛ هشتِ این خانوادهها گرو نُهِ آنها است و در تامین مخارج خود نیز ماندهاند، چه برسد به تامین مخارج فرزند یا فرزندان. گروه دوم افرادی هستند که از عدم پایگاه امن روانی رنج میبرند. این افراد به دنبال امنیت روانی خود هستند و هنوز شرایط فرزندآوری ندارند. آنها درگیر معضلاتی با دوران کودکی خود هستند و یا زوجین با هم دارای مشکل هستند و این مشکل را سالها بدون درمان ادامه میدهند به بهانه اینکه اگر روزی هم فرزنددار شویم میخواهیم این فرزند در یک بستر امن و با سلامت روان بالا وارد دنیا شود. این افراد هنوز تکلیفشان با خودشان هم مشخص نیست.»
امجدیفر به عوامل دیگری نیز اشاره میکند «گروه سوم درگیر آسیب پسامدرن و انتخاب و تصمیمگیری پسامدرن هستند. افرادی بالغ با وضع اقتصادی مناسب که معضلات عصر مدرن بر آنها تاثیر گذاشته و کلاً هیچ تمایلی به داشتن فرزند ندارند. این افراد هم تصمیم خود را گرفتهاند و تبلیغات و تشویق به فرزندآوری هیچ تاثیری بر آنها نخواهد گذاشت، چرا که آنها فقط به دنبال آسایش، آزادی و راحتی خود هستند و با توجه به فاکتورهای عصر پسامدرن، فرزندآوری را عملی پوچ و بیهوده میدانند.»
ترسهای وسواسگونه، فرزندآوری را مختل میکند
امجدیفر به ترسهای مخرب در حوزه فرزندآوری هم اشاره میکند «اما گروه دیگر، دچار ترس از پذیرش مسئولیت و آسیبهای اجتماعی فرزندآوری و فرزندپروری هستند. این ترس، وسواسگونه است نه یک ترس سالم و حتی حضور در کارگاههای مشاوره، استفاده از مشاوران متعدد و سایر روشهای کمکی نمیتواند این ترس را از آنها دور کند. این افراد نگران آسیبهای اجتماعی ناشی از فرزندان هستند و مدام به این مسئله فکر میکنند که اگر فرزندی به دنیا آوردیم و در آینده آسیبها و مشکلاتی به دنبال داشت آنگاه چه کنیم؟ این ترس در وجود آنها رخنه کرده و کسی نمیتواند آنها را توجیه کند، این افراد دچار نشخوار فکری و ترس وسواسگونه هستند و زمان زیادی طول میکشد تا بتوانند بر ترس خود غلبه و نسبت به فرزندآوری اقدام کنند.»
این مشاور و رواندرمانگر مقایسه شرایط کودکی خود با شرایطی که ممکن است فرزندانشان در کودکی تجربه کنند را ویژگی افراد گروه بعدی میداند که آنها را از فرزندآوری ترسانده و دور نگه میدارد «این افراد زوجینی هستند که مدام در گذشته سیر میکنند و هنوز نتوانستهاند شرایط حال را بپذیرند. آنها مدام با خود میگویند اگر قرار است فرزندمان هم شرایط کودکی سختی را تجربه کند که ما تجربه کردهایم، همان بهتر است که به دنیا نیاید! این نوع تفکر هم وسواسگونه است، چرا که فکر میکنند اگر خودِ زوجین کودکی سختی را پشت سر گذاشتهاند، قرار است کودک آنها نیز این دوران سخت را تجربه کند. بنابراین برای جلوگیری از تجربه درد و سختی برای فرزندشان، عملاً از به دنیا آمدن او جلوگیری میکنند.»
ترجیح شرایط کاری به فرزندآوری
شرایط سخت کاری و صرف مداوم وقت زوجین برای پرداختن به مشاغل سخت و سنگین؛ عامل دیگری است که امجدیفر آن را جزو فاکتورهای مانع فرزندآوری در زوجین میداند «بسیاری از زوجین هستند که شرایط سخت کاری را تجربه میکنند. خانم یا آقایی که پزشک هستند یا در مشاغل سخت معدنی، دریایی و... مشغول به کار هستند عملاً فرصتی برای به دنیا آوردن فرزند، تربیت و رسیدگی به او ندارند. این افراد همه شرایط فرزندآوری را دارا هستند، از پایگاه اقتصادی و روانی خوبی بهرهمند هستند و با اینکه خود مایل به داشتن فرزند میباشند اما شرایط شغلی آنها به دلیل سختی بسیار بالا، اجازه فرزندآوری به این زوجین را نمیدهد. به همین دلیل این دسته از زوجین بین شرایط سخت کاری خود و فرزندآوری، عامل اول را انتخاب کرده و سالها در شرایط سخت کاری خود غوطهور میشوند.»
وجود هر یک از عواملی که این روانشناس اجتماعی به آنها اشاره کرد، عوامل بسیار مهمی هستند که هر یک به تنهایی قابلیت این را دارند که زوجی را از به دنیا آوردن فرزند منصرف کنند. به همین دلیل است که در جامعه امروز ایران، نرخ ولادت نوزادان چندان چشمگیر نیست و خانوادهها تمایل زیادی به داشتن فرزند ندارند. بسیاری از آنها درگیر مسائل سخت اقتصادی هستند و تامین هزینههای فرزندآوری را یکی از عوامل دشوار شدن زندگی میدانند. در واقع در بین عواملی که به آنها اشاره شد، عامل اقتصادی میتواند تاثیرگذارترین عامل برای عدم تمایل زوجین به فرزندآوری باشد. بسیاری از زوجین در مکالمات روزانه خود با دیگران میگویند «آیا به هزینههای فرزندآوری توجه کردهاید؟ هزینه شیر خشک، پوشک و تربیت فرزند سر به فلک میکشد. مگر دیوانهایم که فرزند بیاوریم؟!» رواج این تفکر در جامعه موجب شده که نرخ ولادت در کشور کاهش پیدا کند و این مسئله مهم مطرح شود که ایران در سالهای نه چندان دور با پیری جمعیت روبرو خواهد شد. جمعیتی که نیازمند رسیدگی و دریافت خدمات هستند اما نیروی جوانی وجود ندارد که این خدمات را به آنها ارائه دهد. نبود این نیروی جوان، علاوه بر خدمات رسانی به جمعیت پیر و سالخورده کشور در سایر مسائل کلان کشور، مباحث اقتصادی، تولیدی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... نیز تاثیرات نامطلوبی بر جای خواهد گذاشت.
هرچند نرخ فرزندآوری در سه ماهه اول سال جاری نسبت به سال گذشته با رشد کمی روبرو بوده و این امید کوچک را در جامعه ایجاد میکند که زوجین جوان با انگیزه بیشتری اقدام به فرزندآوری کردهاند؛ اما باز هم این دغدغه وجود دارد که اگر همه زوجهایی که اقدام به تشکیل زندگی میکنند نخواهند فرزندآوری را در برنامه زندگی خود لحاظ کنند، چه بر سر جمعیت جوان کشور در سالهای پیش رو خواهد آمد؟ رسیدگی به این مسئله نیازمند بررسیهای کارشناسی شده و ارائه راهکارهای کاربردی و اصولی از سوی مسئولان مربوطه است تا دغدغه تامین فرزندآوری و فرزند پروری در زوجین کمرنگتر شده و بتوانند با خاطری آسودهتر به این امر اقدام کنند.






